ناجی

نوشته هایی از جنس یکرنگی

ناجی

نوشته هایی از جنس یکرنگی

ناجی

هوالستار

چون به دریا می توان راه یافت
سوی یک شبنم چرا باید شتافت
عطار

پیوندهای روزانه

آیا فردا دیر نیست؟؟؟!!!

شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۰۴ ق.ظ

شخصی را تصور کنید که یکی از عزیزانش در مقابل وی دچار عارضه ای میشود و او نمیتواند کاری برایش انجام دهد و بناچار باید منتظر نیروهای امدادی بماند تا نجاتش بدهند ، اما رسیدن نیروهای امدادی چقدر طول میکشد؟ آیا آن بیمار میتواند طاقت بیاورد؟ اگر این شخص در گذشته آموزشهای اولیه امداد را میدید چقدر میتوانست تاثیر گذار باشد؟ تا حالا این اتفاق برای شما افتاده؟ آیا شده در مقابل شما کسی دچار عارضه ای شود و شما نتوانید کاری برایش انجام دهید؟ چقدر ناراحت شدید؟
در زندگی اجتماعی ما انسانها از این دست اتفاقات بسیارند و با خودمون میگیم ایکاش منم میتونستم کاری کنم اما حیف که بلد نیستم. و این در حالیست که براحتی میتوانیم آموزشهای لازم را رایگان فرا بگیریم. اگر خدای نکرده یکی از عزیزان شما عارضه ای برایش اتفاق بیفتد و شما نتوانید به او کمک کنید در حالیکه بارها نام هلال احمر و امدادگری را شنیده اید و یا حتی نیت آنرا داشته اید که در این کلاسها شرکت کنید ولی هر بار سهل انگاری کرده اید چه حالی به شما دست میدهد؟ آیا میتوانید خودتان را ببخشید؟ آیا انسان همیشه فرصت جبران دارد؟ بهتر نیست که هر چه زودتر برای شرکت در کلاسهای آموزش کمکهای اولیه ثبت نام کنید تا لحظات طلایی و خوش با هم بودن را فقط به جهت سهل انگاری از دست ندهید؟ به نظر شما برای کمک کردن به یک انسان و یا یک عزیزی که دوستش دارید.

آیا فردا دیر نیست؟؟؟!!!

نظرات (۱)

Que bom, Ana Rita!Vou já dizer ao Capu­chi­nho Verde que ele já tem uma fã (acho que anda em reco­lha de asÂÂu­na­tsi­ras para sair dali…)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی